تازیخچه زورخانه2

درباره‌ی تاريخ ورزش زورخانه‌ای و زمان و چگونگي پيدايش آن نظرات گوناگوني وجود دارد. برخي پيدايش اين ورزش را به دوران اشغال ايران بدست اعراب نسبت مي دهند و ورزشكاران زورخانه را از زير شاخه هاي نظامي عياران مي دانند. برخي نيز زمان پيدايش اين ورزش را دوره‌ی مغول مي‌دانند و معتقدند از آنجا كه در ياسای چنگيز ورزش و فعاليت نظامي براي ملل مغلوب ممنوع بوده، ايرانيان مبارز به‌طور زيرزميني و با ابزاری كه از آلات جنگي اقتباس شده بوده به ورزش و آمادگي نظامي مشغول مي‌شدند. مطمئنأ نظريات بالا هر كدام در جاي خود قابل بحث و بررسي است؛ ولي جامع ترين تحقيقي كه درباره‌ی تاريخ ورزش زورخانه اي انجام شده، قدمت اين ورزش را به دوران قبل از اسلام، و حتي به دوران مادها مي‌رساند.


همانطور كه گفته شد ايرانيان از ديرباز به ورزش و مسائل نظامي علاقه‌مند بوده اند. ايرنيان دوران باستان قطعه زميني گود داشتند كه آن را چَرتا مي خواندند و مسابقات ميداني از جمله اسب دواني، پرتاب نيزه، شمشير زني و انواع كشتي را در آن اجرا مي كردند. شكل گيري و تهيه چنين ميداني از ميادين جنگ الهام گرفته شده بود، زيرا ايرانيان قديم در هنگام جنگ، قطعه زميني گود كه در ميان دو يا چند تپه قرار داشت را براي كارزار انتخاب مي كردند و اين بدان جهت بوده كه سران و بزرگان سپاه بتوانند بر فراز اين دوتپه مستقر شده، نبرد را زير نظر گيرند. بدين ترتيب ايرانيان باستان در چرتا جمع شده و با سلاح هاي جنگي، يا ابزار آلاتي كه به تقليد از شكل سلاح هاي رايج آن زمان، يعني شمشير، سپر و گرز مي ساختند به ورزش و تمرين نظامي مشغول مي شدند و اين سرآغاز ورزش زورخانه اي بوده است.
اين فعاليت هاي نظامي با آغاز دوره اسلامي و اشغال ايران بدست اعراب به شكل زيرزميني و مخفي در مي‌آيد و از چرتا به اماكن متروك و پناهگاههاي زيرزميني منتقل مي‌شود و در دوره‌هاي بعد نيز ادامه مي يابد؛ چرا كه ايران همواره و در هر دوره از تاريخ دستخوش حوادث ناگوار بوده و ملت ايران همواره تحت اشغال و سيطره اقوام مختلف قرار داشته اند. در چنين شرايطي كه مردان مبارز ايراني در اماكن پرت و متروك به تمرين نظامي مشغول مي شدند، ورود به حلقه‌ی اين افراد كاري مشكل بود و تنها كساني در جمع مبارزين پذيرفته مي شدند كه وفاداريشان به اثبات مي رسيد. وقتي شخص تازه واردی به جمع مبارزين مي پيوست به وي آبي آغشته به نمك به‌نام "آبِ زور" مي نوشاندند كه نوشيدن آن به معناي پيوستن به حلقه جوانمردان مبارز بود. چنين شد كه مخفيگاه اين مبارزين را زورخانه، به معني محل نوشاندن آب زور ناميدند.


امروزه اگر نگاهي به زورخانه ها داشته باشيم مي بينيم كه ابزار و ادوات ورزش باستاني همان ابزارآلات جنگ و پيكار است. تخته شنا شمشيري است كه جنگاوران هنگام نماز يا حركت شنا پيش روي خود مي‌نهادند. حركت شنا و انواع هفتگانه آن برگرفته از حركت سينه خيز است. ميل همان گرز است. سنگ، سپر جنگاوران است و كباده كه در زبان عربي به معناي كمان است، به شكل كمان ساخته شده است. گود زوخانه نشان ميدان جنگ و آوردگاه مُقَعري است كه ميان دو يا چند تپه قرار داشته، و ضرب زورخانه ، همان كوس و طبل جنگ است كه در قديم براي تهييج و تحريك جنگاوران نواخته مي شده.


در سالهاي پس از ورود اسلام به ايران و آميزش فرهنگ زورخانه با اعتقادات مذهبي، برخي از اين ابزار و حركات معنايي دوگانه يافتند. براي مثال: سنگ نه تنها به شكل سپر جنگي ساخته مي شود، بلكه سمبل در قلعه‌ی خيبر نيز هست كه مولا علي (ع) در جنگ خيبر آن را از جا كند. و يا گفته مي شود گود را در سالهاي آغازين شكل‌گيري زور خانه‌ها بسيار كم عمق مي ساختند ولي پس از واقعه‌ی كربلا، گود زورخانه را به نشانه گود قتلگاه حضرت سيد الشهدا (ع) عميق تر كردند.
 


 دليرستان



نوشته شده در 14 فروردين 1389برچسب:,ساعت 8:14 توسط علی| |

کپی برداری بدون ذکر منبع غیر مجاز می باشد
www.sharghi.net & www.kafkon.com & www.naztarin.com